با سلام، لطفا خودتان را معرفی کنید.
نگار قنبری، متولد 1364، درسال 82 وارد دانشگاه شدم و فارغ التحصیل رشته صنایع گرایش برنامه ریزی و تحلیلسیستم از دانشگاه الزهرا با معدل 17.70 هستم. رتبه 21 را در کنکور کارشناسی ارشد سال 87 کسب کردم.
سال گذشته هم کنکور شرکت کردید؟
بله، اما چون رتبه ام 120 شد و دانشگاه غیرانتفاعی قبول شدم، ترجیح دادم نروم و برای کنکور سال بعد تلاش بیشتری کنم.
از چه زمانی شرکت در کنکور ارشد و رتبه بالا داشتن را هدف خود قرار دادید؟
من از رتبه ام در دوره کارشناسی اصلاً راضی نبودم و حتی مردد بودم که انتخاب رشته انجام بدهم یا نه. مشاوری که برای انتخاب رشته به او مراجعه کرده بودم، پیشنهاد داد که اگر از این رتبه راضی نیستم همان سال وارد دانشگاه بشوم اما این رتبه را در کارشناسی ارشد جبران کنم.
و از چه زمانی برای این هدف تلاش جدی کردید؟
من از آبان ماه سال 1386 شروع کردم.
دیر نبود؟
چرا، برای کسی که سال اول کنکورش است دیر هم هست. اما من سال گذشته درس ها را یک بار خوانده بودم و برای درس هایی که احساس نیاز میکردم، کلاس هم رفته بودم. ضمناً چون پروژه پایانیام طول کشید، عملاً زودتر از آبان نمیتوانستم برای کنکور شروع به درس خواندن کنم.
حدوداً چند ساعت مطالعه داشتید؟
این سوال را خیلیها میپرسند اما حقیقتش همه می دانند که جواب واحدی ندارد. چون بستگی کامل به تمرکز و کیفیت مطالعه دارد. من از روزی 4ساعت مطالعه داشتم تا 11ساعت. یعنی به طور متوسط 7 الی 8 ساعت. فکر می کنم اگر کسی بخواهد قبولی خود را تضمین کند، باید مدت 6 ماه 7 الی8 ساعت مطالعه با تمرکز داشته باشد.
قبل از کنکور چه رتبه ای را برای خودتان متصور بودید؟ و بعد از آن چه طور؟
چون می خواستم مهندسی مالی را انتخاب کنم تا رتبه 50 باید کسب میکردم. بعد از کنکور، چندین روز بسیار ناراحت بودم چون آزمون اصلاً با آن چه که انتظارش را داشتم یکی نبود و حتی حدس می زدم از سال گذشته هم رتبهام بدتر شود. سازمان سنجش بدون اطلاع قبلی تعداد سوالات آمار و تحقیق را کم کرده بود و واضح است وقتی تعداد سوالات از30 به 20 برسد اهمیت هر سوال بسیار بیشتر میشود. ضمن این که معمولا داوطلبانی که میخواهند در آزمون صنایع شرکت کنند، در آزمون سیستم که روز قبل برگزار می شود، شرکت میکنند تا وضعیت خود را در درس های آمار و احتمال و تحقیق در عملیات بسنجند. من هم این کار را کردم و با کمال تعجب دیدم که سوالات این دو درس به قدری پیش پا افتادهاند که عامل تمایزی برای داوطلبان نیست(مثلا درصد احتمال سیستم من 95% شد) درعوض در آزمون صنایع با سوالات سختی مواجه شدم. چنان استرس پیدا کرده بودم که تستهای کنترل موجودی که آخرین درس دفترچه است را بسیار بد زدم. کلا فکر می کردم آمار و ORرا که ضریب 3 داشتند و کنترل موجودی را بد زدهام و از طرفی زبان و طرح ریزی را خوب. به همین خاطر استرس زیادی برای نتایج داشتم.
زبان را چه طور قوی کرده بودید؟
من زبان را برای کنکور نخوانده بودم، از دوره دبیرستان کلاس میرفتم و زبانم خوب بود و تست ها را معمولا بالای 60% میزدم. اما وقتی نتایج آمد با اتفاق عجیبی روبه رو شدم : درصد زبانم 40 بود، بسیار پایین تر از انتظارم و درصد دو درسی که ضریب 3 داشتند، 70و 72 بود یعنی بیشتر از انتظارم.
به نظرم دو کتاب مفید برای زبان 504وessential words for TOEFLهستند چون دایره لغت را تا حد خوبی پوشش میدهند و حداقل برای زبان عمومی و تخصصی رشته صنایع همین کافی است و می شود درصد بالایی از تست ها را زد.
میان صحبت هایتان اشاره به کلاس کنکور داشتید، آن ها چه کمکی کردند؟ آزمون آزمایشی چه طور؟
من دو درس اصلی کنکور صنایع یعنی آمار و تحقیق را کلاس رفتم و خوب برای من بسیار هم مفید بود. اما همه قبول دارند که صرفاً کلاس رفتن موثر نیست و باید وقت گذاشت و جزوات را خواند.
سال قبل در آزمون های آزمایشی موسسه ای شرکت کرده بودم که اصلاً مناسب نبودند به دو دلیل: یکی این که جامعه آماری زیادی نداشتند و رتبه هایش به هیچ وجه معیار خوبی برای سنجش نبود و دوم این که سوالات بدون تغییر عدد و عین سوالات کنکور بود و اگر کسی تست های سال های قبل را میزد، میتوانست حفظی و بدون محاسبه یا فکر، جواب صحیح را بشناسد. بعد موسسه ام را عوض کردم و برای آزمونهای آزمایشی به آموزشگاه معتبری که روی جامعه آماریش میشود حساب کرد، رفتم. آنجا سوالاتش سخت ولی جهتدار بود یعنی کسانی که در کلاسهای آن موسسه شرکت میکنند یا کسانی که سوالات سال قبل آن موسسه را تهیه کردهاند خیلی خوب میتوانند تستها را بزنند و این نتیجه را خیلی عوض میکند. به همین دلیل رتبه کنکور سراسری من از میانگین رتبههایم در آن موسسه بسیار بهتر بود. البته من هم جزء آن طیفی هستم که در رقابت خودم را میشناسم و صرفا سنجیده شدن در یک گروه آماری برایم ایجاد انگیزه میکرد و حداقل با آن رتبه ها میشد خودم را در حالت بدبینانه بسنجم.
از چه کتاب ها و کلاس هایی بیشتر استفاده کردید؟
درس آمار و احتمال : کلاس آقای اشراق را رفتم. کتاب تست آقای ایوزیان در دوجلد که کاش سال قبل با این کتاب آشنا میشدم، مجموعه خیلی کاملی است که جوابهایش هم اکثراً درست است. کتاب های تشریحی نیاکی، لیبرمن، مونتگمری و فروند هم مناسبند. البته به نظر من مطالعه کتابهای تشریحی را برای کنکور باید از تابستان شروع کرد.
تحقیق در عملیات: کلاس آقای زاهدی سرشت را رفتم. کتاب بازارا در این زمینه معروف است. تست زدن هم خیلی کمک میکند به شرطی که شما کتابی با جوابهای درست پیدا کنید که حداقل در رشته ما تناقضاتی در جواب صحیح بین کتاب های معتبر ORوجود دارد.
طرح ریزی: جزوه آقای نیکوفکر را پیشنهاد میکنم. برای تست کتاب راهیان را استفاده میکردم.
موجودی:جزوه آقای پورسعیدی و کتاب پوران پژوهش.
نکته مهم دیگر این که داوطلب سعی کند تا جایی که میتواند همه جزوات و کتاب هایی که معروفند، مطالعه کند و تک منبعی نباشد. اینکه شما نمونه سوال کنکور را قبلا دیده باشید، در پاسخ صحیح دادن به آن سر جلسه بسیار موثر است و زدن تستهای استادان مختلف با سبکهای متفاوت در این زمینه کاملا راهگشاست.
برای درس خواندن با شخص خاصی درس می خواندید؟
بله و به نظرم این شانس بزرگیست که شما با شخصی درس بخوانید که به اندازه شما برای کنکور انگیزه دارد و سطح درسیتان هم مشابه است. چون کنکور پروسه تقریباً طولانی است از این طریق میتوانید انگیزه خود را در طول این مدت حفظ کنید و رقابت سالمی بین شما به وجود بیاید. ضعفهای همدیگر را پوشش میدهید. ما روی سوالات بحث می کردیم و به طور کلی روی هم تاثیر خوبی داشتیم.
برای ادامه تحصیل چه رشته و گرایشی را انتخاب کردید؟
من رشته صنایع را دوست ندارم چون احساس میکنم رشته عمیقی نیست، البته گرایش سیستم را هم داریم که به اعتقاد اکثریت داوطلبان، گرایش صنایع در سطح بالاتری از آن است. درنتیجه با توجه به رشته کارشناسی در کنکور صنایع شرکت کردم اما گرایش مهندسی مالی دانشگاه صنعتی امیرکبیر را انتخاب کردم چون به آن علاقه دارم، با این که از ضعفها و محدودیتهای این رشته هم مطلع ام.
چه ضعف هایی؟
مثلاً متاسفانه در حال حاضر از جهت وجود استادان خوب در مهندسی مالی بسیار کمبود داریم و یا داوطلبانی که رتبه های بهتر دارند صنایع- صنایع را و تقریباً رتبه های 30 تا 50 مهندسی مالی را انتخاب می کنند.
به کارکردن هم فکر می کنید؟
بله حتماً، با توجه به این که برای فارغ التحصیلان رشته ما بازار کار خوبی وجود دارد و این که تا وارد بازارکار نشوید، رشته تان را نمیتوانید خوب درک کنید و دید کافی از آن ندارید. به علاوه برای من بیشترین لذت از مباحث تئوری هنگام کاربرد آن حاصل میشود.
چه کسانی یا عواملی در رسیدن شما به هدفتان موثر بودند؟
مسیر موفقیت ما حتما از میان آدمهایی میگذرد. متشکرم از تمام آنهایی که در این راه موثر بودند ;طبیعتا خانوادهام به خاطر حمایتشان و شرایط مناسبی که برای مطالعهی من به وجود آوردند. دوستان بسیار خوبم که سال کنکور را با هم گذارندیم و وجودشان بسیار برایم ارزشمند است. استادان و دوستانی که قبلا این مسیر را طی کرده بودند و راهنماییها و روحیه دادنشان عامل موثری در طی درست این راه بود. نهایتاً هم اراده و تلاش؛ چون فارغ التحصیلان رشتههای مهندسی تقریباً از پایه هوشی یکسانی برخوردارند و آنچه که باعث ایجاد فاصله می شود همان اراده و تلاش است.
و صحبت پایانی؟
امیدوارم همه کسانی که برای خودشان هدف هایی را معین کرده اند به هدف هایشان برسند و موفق شوند.
:: موضوعات مرتبط:
,
,
,
:: برچسبها:
نگار قنبری ,
مصاحبه با رتبه های برتر ارشد ,
مصاحبه نفرات برتر کنکور کارشناسی ارشد ,
عامل موفقیت ,
نگار قنبری رتبه برتر ارشد ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0